مطالعات فرصت (Opportunity Study)

در ادبیات سرمایه گذاری در اولین گام در سرمایه گذاری، که تعریف و راه اندازی یک پروژه مصداقی از آن است، بررسی فرصت هایی است که می توان با سرمایه خود انجام دارد. برای این کار باید هم وضعیت کسب و کار ساختمان سازی با کسب و کارهای دیگر مثل بازار ارز، طلا، بورس و یا هر کسب و کاری که سرمایه گذار، امکان فعالیت در آن را دارد بررسی و مقایسه شود و هم در صنعت ساختمان، بازارهای مختلفی وجود دارد که باید هر کدام بررسی و نتایج مقایسه آن به سرمایه گذار اعلام شود. برای مثال، فعالیت در بازار پروژه های مسکونی، اداری، تجاری، تفریحی، پزشکی، اقامتی از یک سو و همچنین بررسی بازارهای زیر مجموعه هر کدام از این کاربری ها الزامی است؛ کافی نیست فقط تصمیم بگیریم در بخش مسکونی سازی فعالیت کنیم؛ این بازار خود دارای زیر مجموعه های فراوانی است. برای مثال، مسکونی لوکس، اقتصادی، بافت فرسوده، بررسی مسکونی سازی در داخل شهر و یا خارج شهر (پروژه های ویلا سازی و ….) تعیین دقیق منطقه شهری که می خواهیم فعالیت کنیم با توجه به بازار هر منطقه، از الزاماتی است که باید در خصوص آن تصمیم گرفت.

محاسبه نرخ بازدهی پروژه

برای انجام یک مطالعه فرصت دقیق و قابل اعتماد، از یک سو باید میانگین هندسی نرخ بازده (Geometric Average Return Rate) هر کسب و کار و یا بازار (بسته به سطح مطالعات فرصت) را محاسبه نمود. متاسفانه بسیاری از مشاوران این حوزه و افرادی که دارای صلاحیت حرفه ای در زمینه مشاوره سرمایه گذاری نیستند، به جای محاسبه و اعلام میانگین بازده هندسی (GARR)، میانگین حسابی (Arithmetic Average Return Rate) را به سرمایه گذاران اعلام می نمایند که باعث کاهش دقت سرمایه گذاری و ایجاد حس غبن و خسران در انتهای انجام پروژه برای سرمایه گذار می شود.

محاسبه ریسک سرمایه گذاری در پروژه

از سوی دیگر تصمیم گیری تنها بر اساس میزان نرخ بازدهی هر کسب و کار و یا بازار زیر مجموعه آن، خطایی به مراتب بزرگتر و به تبع آن ضررهای محتمل بیشتری به همراه دارد. در عالم واقعیت، هر سرمایه گذاری خالی و فارغ از ریسک نیست. ساده انگاری است که سرمایه گذار بدون توجه به ریسک های سرمایه گذاری و صرفاً بر اساس سود انتظاری، وارد یک کسب و کار و یا بازاری شود. برای مثال ممکن است بازار بورس، سوددهی خوبی داشته باشد، ولی آیا سرمایه گذار از نوسانات و بعضاً کاهش های شدید قیمت در این بازار مطلع است و با آگاهی و علم بر این ریسک ها انتخهاب می کند؟ و یا پروژه ها با کاربری اداری و تجاری، ممکن است روی کاغذ و در گزارش های مشاوران، بسیار سودده باشند، ولی با وجود ریسک عدم نقدشوندگی (Liquidity Risk) و یا ریسک رقابت (با توجه به اشباع شدن بعضی از کانسبپت های مجتمع های تجاری در اکثر شهرهای کشور)، این دست پروژه ها هنوز برای سرمایه گذاران و مالکان پروژه ها جذّاب هستند؟ قطع به یقین عدم توجه به ریسک هر سرمایه گذاری در کنار میزان نرخ سوددهی آن و همچنین طول مدت بازگشت سرمایه آن پروژه، خطرات و ضررهای جبران ناپذیری را به سرمایه گذار تحمیل می کند.

ما در بارادکاما با بررسی ریسک های هر کسب و کار و یا بازار و یا حتی پروژه، و اعلام آن ها به مشتریان خود، آگاهی سرمایه گذاران خود را بالا برده و رضایت آنان از سرمایه گذاری را افزایش می دهیم.

برای این انجام این مهم با استفاده از شاخص شارپ (Sharpe Ratio) و همچنین شاخص سورتینو (Sortino Ratio) و آموزش مفهومی آنان به مشتریان و سرمایه گذاران مان، فرآیند سرمایه گذاری ایشان را شفاف تر و واقع بینانه تر می نماییم. علاوه بر شاخص های اعلام شده، بررسی ریسک های نقدشوندگی نسبی (Liquidity Risk Premium  )، محاسبه طول مدت (The Total Number of Return Periods) و نحوه (The Total Number of Payment) بازگشت سرمایه (بر اساس مطالعات و همچنین تجربیات پیشین شرکت) شرایط کاملاً واضح وشفافی را برای تصمیم گیری مشتریان مان مهیا می نماییم، تا با علمی کامل و همه جانبه، فرصت های خود را بررسی نموده و با حداکثر اطمینان اقدام به سرمایه گذاری نمایند.

شاید به نظر مطالب بالا، دانشگاهی و کتابی به نظر آید، ولی این اطمینان خاطر را به تمامی مراجعین مان می دهیم که در استفاده از روابط و فرمول های علمی، از دانش و تجربه عملی خود در بارادکاما استفاده می نماییم و واقع بینانه ترین حالت ممکن برای ترسیم واقعیت موجود در بازار را در گزارش هایمان منعکس می نماییم.

0